Book 63

احمد شه وری. تاریخ 14000 روز سلطنت و حکومت محمد رضا شاه . جلد  سوم. افراد و سازمان های مخالف حکومت. 1397. 557 صفحه. شابک: 978-622-00-1531-4

این کتاب را می توانید بصورت PDF به بهای 2 دلار و 50 سنت  امریکا از طریق پرداخت به PayPal به نام  a_shahvary@yahoo.com خریداری نمایید.

نگاهی نو به تاریخ ایران 55

کودتای 28 امرداد 1332

بحث در باره کودتای 28 امرداد در بسیاری از کتابها و مقالاتی که در سالهای پس از تقریباً دهۀ 1970/دهۀ 1950 در ایران و خارج از ایران در باب مسائل سیاسی ایران نوشته شده بخشی از کتاب یا مقاله نوشته شده بوده است و اول بار این کرمیت روزولت بود که اقدام به نوشتن کتابی مختص کودتای نامشروع و تجاوزکارانه 28 امرداد با عنوان “ضد کودتا” کرد و البته برای این که قبلاً از شاه کسب اجازه کرده باشد نامه ای به دولت ایران، وزارت دربار، می نویسد و از قصد خود شاه را مطلع می سازد. مضمون نامه روزولت را علم در روز 27 امرداد 1355 به اطلاع شاه می رساند و خود اضافه می کند “مشتی لاطائلات”، و بگفته علم شاه به او گفته بود “هر کاری که صلاح می دانم انجام دهم[1]”.

           امّا تردیدی نداریم که کتابی که کرمیت روزولت نوشت، ضمن اینکه بخشی از ماجرا را شامل است، بخشهای اساسی دیگری را که بدون توجه به آنها کتاب او بی ارزش است، فاقد است؛ بخشهایی که نه او نسبت به آنها آگاهی لازم را داشته است و نه آن که خواهان عنوان کردن آنها در کتاب خود بوده است. بهر تقدیر نوشتن آن کتاب در آن زمان بی شک برای آنهایی که با مسائل سیاست و روز آشنا بودند می توانست اشاره کننده بر تحولات در راه ِ ایران در آینده باشد؛ زیرا در عالم سیاست هیچ چیزی بدور از ارتباط با دیگر چیزها روی نمی دهد.

           حتی اگر کتاب ضد کودتا در زمان نوشته شدنش بی غرضانه و با استفاده از جمیع اطلاعات آن زمان نوشته می شد، امروز می بایستی کتابهای جامعتری راجع به آن رویداد مهم از نقطه نظر ما نوشته شود، زیرا این کودتا از زوایای مختلفی قابل بررسی است. از نظر شخصیتهای اصلی آن و از نظر آشنایی با کیفیت نوع حکومت و دولت مصدق و بالاخره از نقطه نظر آشنایی با شیوه برنامه ریزی بلند مدت دو دولت دخیل در آن یعنی انگلیس و آمریکا.

           اطلاعاتی که در طول 52 سال گذشته راجع به کودتای 28 امرداد 1332 بتدریج راجع به این طرح بدقت از پیش تنظیم شده در اختیار مردم گذاشته شده است، یا از طریق افرادی بوده است که مستقیماً در اجرای طرح دست داشته اند، نظیر کرمیت روزولت، و کریستوفر مونتاگ وود هاوس، و یا توسط دولتهایی که در آن درگیر بوده اند، یعنی انگلستان و آمریکا و تا اندازه ای زیادی هم خود ما و یا توسط سیاستمدارانی که در آن زمان بنوعی در ماجرا دخالت داشته اند و در سالهای آخر حیات سیاسی خود دست به نوشتن خاطرات خود زده اند، نظیر خود مصدق، ایزنهاور، آنتونی ایدن، دین آچسن، وینستون چرچیل و…

           اینها منابع اصلی اطلاعات ما هستند. گروه اول، یعنی ماموران اطلاعاتی، هیچگاه همه چیز را نمی گویند؛ دولتهای درگیر هم نیز هرگز همه اسناد خودشان را رو نمی کنند و سیاستمداران نیز بخش اعظم اطلاعاتشان را با خود به گور می برند. کما اینکه شاه تا آخرین لحظه زندگی اش نتوانست با خودش، همسرش، فرزندش و بالاخره مردمی که همه چیزش از آنها بود صادق باشد و مطلبی صحیح و بی غرضانه راجع به کودتای 28 امرداد و یا دیگر موضوعات و مطالب سیاسی دوره سی و هفت ساله سلطنتش بگوید و بنویسد؛ وسواس، دوپهلوگویی، مبهم گویی و بعضاً خلاف گویی او بویژه راجع به مصدق چشمگیر است. در کتاب نخست خود با عنوان “ماموریت برای وطنم” در فصول مختلف مطالبی در باره مصدق و دولتش نوشته است که تنها در سایه آنچه خود مصدق در کتاب “خاطرات و تألمات ” خودش و یا آنچه که تحت عنوان “تقریرات مصدق در زندان زرهی”، توسط سرهنگ جلیل بزرگمهر تدوین ومنتشر شده است، قابل اعتنا است، آنهم از این دیدگاه که چگونه پادشاهی می تواند مطالب را این گونه مخدوش، ناقص، غیر دقیق، مبهم و یا اشتباه آمیز با مردم خود درمیان بگذارد.

           غرض از اشاره بالا تنها این است که آنچه در این جا آورده شده است، حداقل تا زمانی که کلیه اسناد طبقه بندی شده راجع به حکومت دو ساله محمد مصدق و سلطنت سی و هفت ساله محمد رضا پهلوی منتشر نشود، کامل نیست و پی بردن به حقیقت، اگر ممکن باشد، تنها در گروی شناخت انگیزه ها، شخصیتها، واقعیات زمانی و مکانی، سیاست و روابط بین المللی است. هر چند که سیاستهای جهانی و منطقه ای دولتهای بزرگ که متاسفانه هیچگاه قانع به امکانات خودشان نیستند و همیشه یک سیاست جهانجویانه و سلطه جویانه را دنبال می کنند، بویژه در جایی که مسئله نفت در میان است، و این سیاستها آنچنان مدبرانه تنظیم و اجرا می گردد که درک مولفه های آن حتی برای کسانی که در این کار تخصص دارند اگر نگویم غیر ممکن است، باید بگوییم بسیار مشکل است.

           با وجود تمامی این محدودیتها، می توان گفت که حقیقت هرگز ایده و آرمانی دست نیافتنی نیست، بلکه برعکس، حقیقت در نظر کسی که واقعاً طالب آن باشد براحتی رخ می نماید. راه کار توجه به انگیزه ها و نتایج است. با این بینش حتی اگر اطلاعات حاضر هم در دسترس نبود، این قضاوت از فردای 28 امرداد 1332 نیز قابل درک بود که کودتا توسط کسانی صورت گرفت که در روزهای بعد و سالهای بعد براستی از آن منتفع شدند؛ شاه، آمریکا، انگلستان، شرکتهای نفتی، ارتشیان، مهره های شناخته شده انگلستان و آمریکا که در طول سالهای بعد یکی بعد از دیگری مصدر کار شدند و از دولتی به دولت دیگر رفتند. بقول شاعره فقید، پروین اعتصامی:

           حدیث روشن ظلم شما و نکبت ما

                                               حقیقت است چرا صحبت از مجاز کنیم

با این وجود توجه به این نکته لازم است که اول بار در نوامبر 1954 بود روزنامه “ساتردی ایونینگ پست” اقدام موفقیت آمیز “سیا” در تابستان 1953 را که منجر به سقوط دولت مصدق و بازگشت محمد رضا پهلوی به سلطنت گردید و نیز فعالیتهای آلن دالس و سفر او به سویس و ملاقات با اشرف پهلوی خواهر شاه وهندرسن، سفیر آمریکا در تهران، را به تفصیل شرح داد[2] و ریچارد کاتم، که در، در 1964 بخاطر رها شدن از عذاب وجدان ناشی از گزارشهایی که در آن زمان راجع به اوضاع و احوال سیاسی ایران نوشته بود و در همان ایام توسط ایادی سفارت انگلیس وآمریکا در ایران، در روزنامه های داخلی ایران منتشر وموجب دلسردی هواخواهان نهضت ملّی شدن نفت ایران و قوت قلب مخالفان دولت محمد مصدق شده بود، با استفاده از اطلاعاتی که در باره ایران جمع آوری کرده بود دست به انتشار کتابی تحت عنوان “ناسیونالیسم در ایران” زد، و نوشت:

           “محافل سیاسی ایران، اعم از چپ و راست، اظهار نظر می کنند که انگلستان و آمریکا از کودتای 28 امرداد پشتیبانی کرده اند. ولی حزب توده و ناسیونالیستها، طی انتشارات مخفی خود مدعی هستند که کودتا بوسیله عوامل انگلیسی و آمریکایی صورت گرفته است[3]”. این ریچارد کاتم کسی است که در سالهای 1331 و 1332 مامور خدمت در سفارت آمریکا در تهران بود و به نوشته روزنامه تایمز، مورخ 27 مه 1985، مرتباً مقالاتی علیه مصدق می نوشت و فردای روز انتشار آنها در روزنامه های خارجی؛ در روزنامه های تهران که طرفدار دربار و سفارت انگلیس بودند، توسط برادران رشیدیان منتشر می شد. البته در آن زمان کاتم که از چگونگی وجود توطئه ای سازمان یافته برای برا اندازی مصدق اطلاع نداشت، بظاهر بایستی از یک چنین تصادف هر روزه ای در تعجب بوده باشد. بهر حال دانسته یا ندانسته آقای کاتم دلال مظلمه شده بود.

پانویس:

1- علم، ص 805.

2- نجاتی، ص315.

3- ص 315.

Leave a comment