Book 54

احمد شه وری. آغا محمد خان قاجار. 1399. 205 صفحه .

شابک:

978-1482575965

978-1482572728
1482572729

این کتاب را می توانید بصورت PDF به بهای ا دلار از طریق پرداخت به PayPal به نام  a_shahvary@yahoo.com خریداری نمایید.

نگاهی نو به تاریخ ایران 46

آغا محمد خان قاجار و لطفعلی خان زند

آغا محمد خان قاجار نبردهایی را در برابر زندیه انجام داد؛ اما رقیب اصلی او لطفعلی خان زند بود که در سن ۲۰ سالگی با کنار گذاشتن رقیبان خود، به تخت سلطنت زندیه نشست. آغا محمد خان که شمال ایران را یک دست کرده بود، تنها دغدغه‌ای که داشت از بین بردن لطفعلی خان زند بود. پس او در سال 1167با سپاهیان زند در هزاربیضا روبه‌رو شد و پایتخت زندیه را محاصره کرد. او با حاج ابراهیم خان کلانتر، ارتباط مخفیانه برقرار کرد و با همراهی او شیراز را به تصرف خود درآورد. حاج ابراهیم خان کلانتر دروازه‌های شهر را به روی لطفعلی خان زند بست و او را به شهر راه نداد.

آغا محمد خان قاجار با سپاهیان خود به شهرک رفت. لطفعلی خان زند در این نبرد تا مرز موفقیت پیش رفت؛ اما به‌دلیل خیانت ابراهیم خان کلانتر و بی‌تجربگی خود، شکست خورد و به کرمان عقب نشست. او به کرمان رفت؛ اما نتوانست وارد شهر شود. از آنجا به طبس و یزد رفت و سپس به سوی شیراز حرکت کرد؛ اما در شیراز از ابراهیم خان کلانتر شکست خورد. لطفعلی خان به کرمان رفت و در آنجا خود را شاه خواند و به نام خود سکه زد؛ آغا محمد خان، فتحعلی خان را با ۵۰۰۰ سوار روانه کرمان کرد و خود نیز با ۶۰ هزار سوار به‌سمت کرمان حرکت کرد.

لطفعلی خان زند در برابر نیروهای قاجار با ۳۰۰ نفر مرد جنگی حاضر شد؛ اما زیر فشارهای آغا محمد خان قاجار و قحطی که در شهر کرمان روی داد، پناهگاه زند فرو ریخت و لطفعلی خان به شهر بم گریخت. آغا محمد خان در ارگ بم  و شهر کرمان کشتاری وحشیانه به راه انداخت. سپاهیان او لطفعلی خان زند را دستگیر کردند و به کرمان بردند و آغا محمد خان در کمال قساوت، چشمان او را از حدقه درآورد و به صورتی فجیع، او را کشت. پس از آن، آغا محمد خان قاجار به شیراز رفت و ابراهیم خان کلانتر را با عنوان اعتمادالدوله به وزارت خود برگزید [1].

روایت  دیگر

با کرمان با ‌‌نهایت قساوت و بیرحمى که بتصور نمى گنجد رفتار شد. نه تنها زنان آنجا را تسلیم قشون کرده و سربازان را تشویق نمودند که ناموس آن‌ها را هتک کنند و بعد به قتلشان برسانند بلکه فاتح دستور داد که بیست هزار جفت چشم باو تقدیم نمایند. آغا محمد خان بدقت چشم‌ها را می ‌شمرد و به افسر مأمور اجراى این عمل وحشیانه گفت اگر یک جفت از چشم‌ها کم باشد چشمان خودت کنده خواهد شد! بدین طریق تقریبا تمام جمعیت ذکور شهر کور شده و زنانشان مانند برده تحویل قشون داده شد. آغا محمد خان بعدا براى اینکه خاطره دستگیرى لطفعلى خان بشکل مناسبى محفوظ بماند دستور داد ششصد نفر اسیر را گردن زده و سرهاى آن‌ها را بتوسط سیصد نفر اسیر دیگر که آن‌ها را نیز بعد کشتند به بم حمل کردند و در آنجا در نقطه اى که لطفعلى خان زند دستگیر شده بود از سرهاى آنان هرمانی/ستونی ساختند. پتنگر در سال ۱۸۱۰ این هرمان را شخصا دیده است. کرمان از آن روز ببعد دیگر بهبودى نیافت. امروز بیش از هر شهر ایران در آنجا گدا وجود داشته و از فقر رنج می‌برند[2].

پانویس:

[1]- زهرا آذر نیوش سه شنبه، ۲۳ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۰۵

https://www.kojaro.com/figures/192680-aghamohammad-khan-qajar–biography-actions/ [2]- تاریخ ایران. سر پرسی سایکس. جلدِ دوم. برگِ ٤١٨-٤١٧.

Leave a comment