Book 37

احمد شه وری. عصر ابوریحان بیرونی: تاریخ سیاسی و فرهنگی زیاریان. 1396. 269 صفحه

978-600-04-9718-7

این کتاب را می توانید بصورت PDF به بهای 1 دلار امریکا از طریق پرداخت به PayPal به نام a_shahvary@yahoo.com خریداری نمایید.

نگاهی نو به تاریخ ایران 29

اوضاع طبرستان و دیلم، پیش از زیاریان

در سده چهارم هجری در طبرستان وگیلان زیاد بودند کسانی که بر دین آبا و اجدادی خود باقی مانده بودند؛ مردم این نواحی هنوز به دیانت زرتشتی وفادار بودند. از این روی چون تا آن زمان حاکمان عرب نتوانسته بودند بر این مناطق چیره شوند، نوعی آزادی دینی و سیاسی در منطقه حاکم بود. در بهترین یا بدترین حالت شاید بتوان گفت که تا سده های چهارم و پنجم هجری هنوز نیمی از مردم زرتشتی بودند و نیمی دیگر تغییر مذهب داده بودند[1].

در اواسط قرن سوم هجری خلافت عباسی با جنبش‌های استقلال‌ طلبانه‌ای مواجه شد که ضعف سیاسی آن را در پی داشت. این جنبش ‌ها در میان ایرانیان، که از پیش منتظر فرصتی برای رهایی بودند، با ظهور دولت‌های سامانیان، صفاریان و زیاریان ، به اوج رسید. همچنین اوایل سده چهارم هجری در شمال ایران جنبش‌ های گوناگونی علیه خلیفه آغاز شد که اسفار بن شیرویه، ماکان کاکی، مرداویج و بوییان آنها را رهبری می کردند[2]. ضمن اینکه دولت‌ها مجبور به پذیرش خلافت بودند تا مقام خود را مشروعیت بخشند[3].

با وجود اینها زمانی که پس از دو سه نسل علویان طبرستان و گیلان از شعارهای عدالت ‌طلبانهٔ نخستین خود عدول کرده و به کنار رانده شدند. زمینه برای قیام اشرافی که نسب خود را به ساسانیان می ‌رساندند، فراهم شد.

اسفار بن شیرویه، نخست کس بود که در این راه قدم برداشت. او در آغاز در خدمت ماکان بن کاکی بود و پس از او به حکومت ری رسید. بنا به رای ابواسحاق صابی پس از آن که حسن بن قاسم از زیدیان، هروسندان بن تیرداد، شاه گیلانیان را (که دایی مرداویج بود) به همراه شش تن دیگر از بزرگان گیل و دیلم به قتل رسانید، بزرگان دیلم بر حسن بن قاسم شوریدند و اسفار بن شیرویه را به ریاست خویش برگزیدند و به اطاعت فرمانروای خراسان درآمدند و از او برای غلبه بر حسن بن قاسم یاری خواستند. با کشته شدن سران دیلم کار حسن بن قاسم آشفته شد و از گرگان به طبرستان گریخت، سپس به ماکان بن کاکی پیوست. اسفار پس از کسب قدرت همانند دیگر رهبران دیلمی از علویان روی گردانید و علیه حسن بن قاسم و ماکان بن کاکی به نبرد پرداخت[4].

پانویس:

[1] – مفرد، ۱5۰–۱5۳.

[2] – سجادی، 6۲۹.

[3] – مفرد، ۲۰۷–۲۰۹.

[4] – مفرد، ۷6.

Leave a comment