احمد شه وری. دولت هخامنشیان: کمبوجیه؛ فاتح مصر.1396. 264 صفحه. شابک: 978-600-04-8871-0
این کتاب را می توانید بصورت PDF به بهای 5 دلار امریکا از طریق پرداخت به PayPal به نام a_shahvary@yahoo.com خریداری نمایید.
نگاهی نو به تاریخ ایران 7
چکیده پادشاهی کمبوجیه
کمبوجیه، کامباسیس (پارسی باستان)، ایلامی کنبوزیه، آکدی کمبوزیه، و به آرامی کنبَوزی، نام دو شاه از خاندان هخامنشی است. طبق نظر برخی از دانش پژوهان ریشه این نام ایلامی است. در حالی که دیگر دانش پژوهان آن را با کمبوجَه، نام مردمان ایرانی که در شمالغرب هند زندگی میکردند، متصل میکنند.
کمبوجیه پسر ارشد کورُش و از شاهدختی هخامنشی بود. در هشت سال آخر سلطنت پدر، با وی در انجام امور مربوط به سلطنت و کشورداری مشارکت داشت. او برای چند ماه، کمتر از یکسال، عنوان پادشاه بابل را داشت ولی بلحاظی که بر ما پوشیده است از این مقام خلع گردید.
پس از مرگ کورُش، کمبوجیه به دلیل کشته شدن 12 ایرانی در مصر و این که فرعون مصر به جای عذرخواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود، با 250هزار سرباز ایرانی در چهل و دومین روز از آغاز بهار 525 پ م به سوی مصر حرکت کرد. کمبوجیه در راس سپاهیان خود بسوی دره نیل حرکت کرد و بیاری بدویان از صحرای سینا گذشت و مصر را فتح کرد و یکی از عمال مصری را مامور اداره کشور کرد.
کمبوجیه سپس قسمتی از دنیای یونانی و ثروتمندترین آنها را نیز به تصرف آورد. به حبشه لشکر کشید و قسمتی از آن را تصرف کرد اما در بازگشت حین عبور از صحرا قسمت اعظم سپاهیان خود را از دست داد.
بر اساس یک نظریه که در مورد درستی آن تردید جدی وجود دارد، او هنگامی که قصد لشگرکشی به سوی مصر را داشت، از ترس توطئه دستور قتل برادرش بردیا را صادرکرد. برابر این نظریه، برادرش بردیا باعث اغتشاشات و نهضت هایی علیه او شده بود. کمبوجیه بردیا را بقتل رساند ونظم را در ایران برقرار کرد.
قول دیگر این است که او زمانی که در مصر بود خوابی دید و بدنبال آن یکی از محارم خود را را با نام پرک ساسپس مامور کرد تا بردیا را به قتل برساند. پس پرک ساسپس برای انجام این مأموریت به شوش رفت و چنین کرد. به هر حال روایات موجود در این خصوص متفاوت است. جنگ کمبوجیه در مصر چهارسال طول کشید.
کمبوجیه در مصر به دلیل آمدن قحطی در مصر مقدار بسیار زیادی غله وارد مصر کرد. اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را درحال احترام به خدایان مصر نشان می دهد. او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به دین آنان ننمود[1].
کمبوجیه در راه بازگشت از مصر بود که بظاهر یکی از مغان دربار که از او با نامهایی چون بردیا و گئومات مغ، که شباهت به بردیا داشت، خود را به جای بردیا، برادر کمبوجیه قرار داد- اگرچه ظن غالب این است که او خود بردیا برادر کمبوجیه بود و داستان گئومات ساخته و پراخته دروغین داریوش اول و 7 خانواده اهل پارس است- وخود را پادشاه خواند.
کمبوجیه با شنیدن این خبر بروایتی یک شب به هنگام باده نوشی خود را با خنجر زخمی کرد که بر اثر همین زخم نیزدرگذشت (5۲۱ پ م). برخی دلیل مرگ وی را بیماری و برخی دیگر توطئه اطرافیان می دانند اما مسلم است که وی درمسیر بازگشت ازمصر مرده است ولی دلیل واقعی آن تا کنون مکتوم باقی مانده است. پس ازمرگ کمبوجیه کسی وارث پادشاهی هخامنشیان نبود.
فتح مصر
نام این پادشاه بزرگ در کتیبه های بیستون «گمبوجیه» و در نسخه های بابلی «کمبوزیه» و در نوشته های هرودت و مورخین یونانی «کامبوزس» آمده است.
کموجیه در زمان حیات کورُش بزرگ، در کنار پدر با مردم داری و سلطنت آشنا شد، او در ابتدای جلوس به تخت سلطنت به مدت ۳ سال به فرونشاندن اغتشاشات و سروسامان دادن به ناامنی بعضی از حکمرانان ولایات مشغول بود. پس از آن تصمیم به تکمیل نقشه پدر که فتح مصر بود، گرفت.
کورُش از کاساندان دختر فرنس پس[2] از خاندان هخامنشی دو پسر داشت کمبوجیه- که ولیعهد وی بود- و بردیا. نام کمبوجیه در کتیبه های بیستون کمبوجیه[3] در نسخه های بابلی کمبوزیه[4]، در اسناد مصری کنبوت[5] و در نوشته های یونانی کامبی زس[6] در روایات اسلامی قمب سوس[7] و در کتاب های اروپایی کامبیز ثبت شده است.
بردیا در زمان فرمانروایی کورُش حکومت بخشی از ولایات خاوری ایران چون باختر و خوارزم و کرمان و پارت را بر عهده داشت. کمبوجیه که بردیا را نزد مردم محبوب تر از خودش می دید، نسبت به او حسد ورزید، دستور داد در نهان او را به هلاکت برسانند و پس از آن برای کسب آوازه، فتوحات کورُش را پی گرفت. او در سال چهارم پادشاهی خود و پس از فرونشاندن شورش های داخلی، به مصر لشکر کشید.(526 پ م)
پیش از آنکه کمبوجیه به صحرا در آید، سپاه او به غره رسید که در کنار دریای مغرب قرار داشت. در این هنگام آمازیس[8] فرعون مصر بود. وی با جزایر یونانی مدیترانه و جبار/تیران جزیره ساموس پیمان اتحاد بست و چون می اندیشید که شاه ایران با کشتی های فنیقی از سوی دریا حمله خواهد کرد، نیروی دریایی خود را مجهز ساخت. اما خلاف تصور او کمبوجیه از طرف خشکی دست به حمله زد. در همین هنگام یکی از امرای یونانی مزدور مصر که از اهالی کارناس بود و فانیس[9] نام داشت و به جهت هایی از فرعون رنجیده بود، با کشتی ازمصر گریخته نزد کمبوجیه رفت و اسرار نظامی مصر را بر وی فاش ساخت. وی همچنین روسای اعراب بدوی را واداشت تا با هزار شتر مشک های پر از آب را برای سپاهیان کمبوجیه حمل کنند. در این اوان خوشبختی دیگری نیز به کمبوجیه رو کرد: آمازیس که جنگجویی شجاع و دلاور بود و می توانست راه پیروزی را بر کمبوجیه ببندد در گذشت و به جای او پسر نا آزموده اش پسامتیک سوم[10] براریکه فرعونی مصر تکیه زد.
کمبوجیه از کویری که میان فلسطین و مصر قرار داشت با سپاه مصر رو به رو شد و آنان را شکست داد. پسامتیک که گرفتار ترس و وحشت شده بود، به جای حفظ معابر و ترعه های نیل پا به فرار گذاشت. سپاهیان ایران بدون هیچ رنج و زحمتی به ممفیس[11] پایتخت مصر رسیدند. شهر مزبور پس از اندک مقاومتی تسلیم شد و مصر بدست کمبوجیه افتاد. دولت با عظمت مصر پس از سه هزار سال ثبات و سلطنت بیست و شش سلسله پادشاهی منقرض شد و دیگر روی استقلال را ندید. بسامتیک نیز به اسارت ایرانیان در آمده و در نهایت به هلاکت رسید. اما کتزیاس معتقد است او به شوش تبعید شد و کمی بعد در آنجا وفات یافت. کمبوجیه آریاند/آریاندس[12] نامی از سرداران را به فرمانروایی آن کشور منصوب کرد.
کمبوجیه در مصر در آغاز رفتاری نیکو داشت و از سیاست های کورُش پیروی می کرد. وی لباس فرعونیان مصر را بر خود پوشیده و به معبد سائیس[13] رفت. اما به سبب کینه ای که از آمازیس احساس می کرد دستور داد جسد مومیایی شده اش را در آتش افکنده و سوخته شود.رفتار او با لادیکه[14] همسر آمازیس توام با احترام و دوستی بود و دستور داد او را با عزت و احترام نزد خویشانش روانه کنند. گروهی از جنگجویان ایرانی در پرستشگاه بزرگ نیت[15] استقرار یافته بودند و زیان هایی وارد کرده بودند. پادشاه دستور داد معبد را تخلیه و خرابیها را مرمت سازند.
پانویس:
1- نوشته شده توسط مهرزاد بختیاری.
2 Phornospes
3 Kabujia
4 Kabuzia
5 Kanbut
6 Kambyses
7 Ghombsuss
8 Amaziss
9 Phanes
10 Psamtic III
11 Memphis
12 Aryandes
13 Sais
14 Ladike
15 Nit
ایران تاریخ هخامنشی کمبوجیه مصر بردیا داریوش هفت خاندان مغ گئوماتا